چرخه شومپیتری بیت کوین چیست و چه ارتباطی با چرخههای بازار دارد؟
بیت کوین همانند یک منبع طبیعی فیزیکی عمل میکند؛ البته با تفاوتهایی منحصربهفرد که آن را به یک موتور محرکه برای ایجاد تغییرات اساسی، درست همانند طلا، نفت یا برق مبدل میکند. بیت کوین به عنوان تجسم دیدگاه تخریب خلاق شومپیتری شناخته میشود. عناصر بیشماری از لحاظ ساختاری در القای فرآیند تخریب خلاق شومپیتری (Schumpeterian creative destruction) در اکوسیستم بیت کوین نقش دارند. اگر میخواهید در مورد چرخه شومپیتری بیت کوین بیشتر بدانید، ما به شما خواندن این مقاله را توصیه میکنیم.
چرخه بیت کوین چیست؟
بیت کوین به طور دورهای چرخههایی با طول مدت متفاوت را پشت سر گذاشته است. این ارز با ایدهها و نوآوریهای جدید در ابعاد و بازههای زمانی مختلف، به تجدید حیات اکوسیستم خود به شیوهای مبتکرانه پرداخته است. در اینجا قصد داریم ایده چرخه کسبوکار شومپیتری در بیت کوین را شرح دهیم و بر پایه سه موج مؤلفهای آن را، مورد بررسی قرار دهیم:
- چرخه کندراتیف (Kondratieff) بیت کوین با چندین دهه فعالیت
- چرخه ژوگلار (Juglar) بیت کوین که کمتر از یک دهه روی کار بوده است
- چرخه کیچن (Kitchin) که با رویداد هاوینگ بیت کوین همبستگی دارد
ژوزف شومپیتر کیست؟
مفهوم تخریب خلاق نخستین بار از طرف ژوزف شومپیتر، اقتصاددان اتریشی-آمریکایی معرفی شده است. بیشک وی از معرفی بیت کوین به عنوان مثال زنده و عینی تئوری سرمایهداری (کپیتالیسم) خود استقبال میکرد. به ندرت درک درستی از این تئوری در میان افراد وجود دارد و با این وجود بارها نقل شده است.
تخریب خلاق فرآیندی است که در آن سرمایهداری به طور مداوم به تجدید حیات خود میپردازد. این عاملی است که بازارها را به سوی پیشرفت سوق داده است و این امکان را به آنان میدهد تا همواره با ایدههای ساختارشکنانه خود، ساختارهای جدید و بهتری را ایجاد کنند و به حیات خود نیرویی تازه ببخشند.
تخریب خلاق در چرخه شومپیتری بیت کوین
عناصر بیشماری از نظر ساختاری در القای فرآیند تخریب خلاق شومپیتری در اکوسیستم بیت کوین نقش دارند و این فرآیند را به یک الگوی عالی برای چرخههای تجدید حیات سرمایهداری که اساس تئوری رشد اقتصادی شومپیتر را تشکیل میدهند، تبدیل میکنند. به عنوان مثال، فرآیند هاوینگ پاداش بلوکها را در نظر بگیرید. پس از هر ۲۱۰,۰۰۰ بلوک، بیت کوین وارد چرخه تخریب فعال خود میشود و شرکتکنندگان را موظف میکند که یا در خصوص مزیت رقابتی خود تجدید نظر کنند، کاراییهای پنهان را پیدا و مقادیر مازاد را حذف کنند و یا خطر از دور خارجشدن را به جان بخرند. ارزش بیت کوین ریشه در ارزش ذاتی نظام سرمایهداری دارد و به مرور چرخههای تخریب فعال را به سیستم تحمیل میکند.
اگر تخریب خلاق را جزئی تفکیکناپذیر از بیت کوین در نظر بگیریم، در این صورت در چنین معادلهای جایگاه محصولات جدیدی که به دنبال حذف بازارهای موجود، با ایدههای تازه روی کار میآیند کجا است؟ آیا هدف شومپیتر از اول همین نبوده است؟
پاسخ به این سؤال ساده است. بیت کوین با هر چرخه تخریب خلاق به یک محصول جدید و در واقع نسخه جدیدی از خود تبدیل میشود. از آنجایی که ما عادت داریم بیت کوین را رمزارزی غیرقابل تغییر بدانیم، تمایل داریم این ویژگی کلیدی یعنی قابلیت بازآفرینی بیت کوین را نادیده بگیریم.
چرخه شومپیتری بیت کوین چیست؟
بیت کوین در ابتدا کار خود را به عنوان یک پول الکترونیک بومی در شبکه اینترنت آغاز کرد؛ اما به مرور نقشهای دیگری را نیز بر عهده گرفت. بیت کوین موفق شد به مطمئنترین پلتفرم برای تسویه قطعی قراردادها تبدیل شود و نقش یک حساب پسانداز را برای اشخاص و شرکتها ایفا کند. به علاوه، بیت کوین به عنوان ابزار مفیدی برای انتقال حوالههای بینالمللی بهشمار میرود و همچنین برای ایجاد اکوسیستمی از ابزارهای مالی، رمزارزها و فراتر از آن در نظر گرفته میشود. هیچ یک از این امکانات کلیدی در سال ۲۰۰۸ برای بیت کوین قابل تصور نبود. با این حال، به دنبال هر چرخه تخریب خلاق، انتظارات از این پلتفرم رمزارزی نیز شکل تازهای به خود خواهد گرفت.
نقش بیت کوین به عنوان یک منبع طبیعی
بیت کوین را میتوان بهعنوان یک منبع طبیعی تجدید ناپذیر مانند طلا و یا حتی نفت خام در نظر گرفت که قادر است مسیر تمدن بشر را تغییر دهد. نفت خام از زمان کشف تاکنون چندین چرخه تخریب خلاق را پشت سر گذاشته است. در سراسر تاریخچه طویل این منبع طبیعی، نفت خام بارها به طور عمده به منظور گرمایش، پختوپز، آسفالت جادهها، روشنایی، روغنکاری و در صنایع نیروگاهی، حملونقل، پلاستیک، هوانوردی و غیره مورد استفاده قرار گرفته است.
طبیعتاً تفاوتهایی کلیدی میان بیت کوین و دیگر منابع طبیعی وجود دارد. با اینحال نقاط اشتراک آنها نیز جالبتوجه است.
بیت کوین را میتوان به عنوان یک میدان فیزیکی اکتشاف در نظر گرفت که در آن اکتشافگران به جستوجوی سکه میپردازند. این میدان از خصوصیات زیر برخوردار است:
نخست، بازده کل حاصل از آن برابر با مقدار ثابت ۲۱ میلیون سکه است و اکتشافگران هر چقدر تلاش بکنند نمیتوانند بیشتر از آن سکه به دست بیاورند. تمامی افراد از این حقیقت آگاهی کامل دارند؛ در نتیجه، یک نقطه توقف معین برای فعالیتهای آنها وجود دارد.
ثانیاً اکتشافگران به طور قطعی میدانند که هر چه بیشتر جستوجو کنند، پیدا کردن سکهها نیز سختتر میشود. علت این موضوع آن است که هیچ محدوده و مقرراتی بر این میدان اکتشافی حاکم نیست و بنابراین فرآیند اکتشاف بیشتر به یک تب طلا (Gold Rush) شباهت دارد. استخراج سکههای استخراجنشده یک فعالیت فوقالعاده رقابتی محسوب میشود.
بنابراین طبیعتاً فرآیند استخراج به مرور زمان سختتر میشود. تنها راهی که از طریق آن میتوان استخراج را برای یک اکتشافگر بهخصوص آسانتر کرد، زمانی است که در آن به دلایلی رقبای وی دست از تلاش بکشند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، ظرف مدتی کوتاه این اکتشافگر میتواند فضای بیشتری از میدان را در دست بگیرد و به کمک تجهیزات استخراج خود، از این فضا برای استخراج سکه استفاده کند.
با این حال، طولی نخواهد کشید که رقبا نیز متوجه این فرصت میشوند و مجدداً به میدان اکتشاف هجوم میآورند. این امر باعث میشود که اکتشافگر مذکور به ناحیه کوچکتری در میدان عقبنشینی کند. در چنین حالتی وی اگر بخواهد بر رقبای خود برتری داشته باشد، تنها باید روی خرید تجهیزات قدرتمندتر سرمایهگذاری کند.
ثالثاً هر چه رقابت سنگینتر باشد، هر اکتشافگر فضای کمتری از میدان را در اختیار خواهد داشت. در چنین حالتی افراد باید برای استخراج کوین بیشتر از قبل تلاش کنند. به مرور زمان استخراج برای این افراد دشوارتر میشود و آنها را موظف میکند که به تجهیزات استخراج پیشرفتهتر برای به دستآوردن سکه روی بیاورند.